خاطرات خنده دار
تاريخ : برچسب:خاطرات خنده دار, | | نویسنده : zahra

 سوم راهنمایی امتحان کلاسی جغرافی داشتیم!

خلاصه برگه درآوردیم و سوالهارو نوشتیم! تو 5 دقیقه اول جوابها رو یا

درست یا غلط نوشتم و اومدم برگه رو بدم و برم, آق دبیر گفت زودتر از 20

دقیقه برگه تحویل نمیگیرم!

خب منم رفتم نشستم سر جام, برگه رو گذاشتم ته میز,خودم نشستم

سر میز!

بعد چن دقیقه حوصلم سر رفت حواسم هم سر جاش نبود,با خودم گفتم

بذار ببینم جوابهایی که دادم درست بودن یا نه!

خلاصه حواسم نبود دست کردم کیفم کتاب جغرافی که نیم متری

بود(5سال پیش) درآوردم شروع کردم ورق زدن(البته نه پنهانی و برای

تقلب, بلکه خیلی عادی)

برگمو برداشتم و جوابهای کتاب مقایسه کردم و چن تا رو درست

کردم,بعد کتاب گذاشتم تو کیفم! 20 دقیقه شده بود پاشدم برگمو دادم

رفتم!

جلسه بعد نمره هارو خودندن منم 20شده بودم!

به جون خودم این خاطره برگرفته از حقیقت بود!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







  • اوکسیژن
  • ریاح