تاريخ : برچسب:خاطرات خنده دار, | | نویسنده : zahra
عاغا ما یه خاهر دهه هشتادی داریم که خدا نصیب هیچ بدبختی نکنه این
فاجعه رو!از اون پنج ساله هاشه!
یه روز سر ناهار برگشت زیر گوشم آروم گفت:دوستت دارم!بعدشم یه
چشمک زد!!!منو میگی!!کم کم داشت صورتم به حالت خندان درمیومد که
با یه پوزخند گفت: حالا ذوق نکن گولت زدم!!!عوض اون روزی که تو گولم
زدی!بعدشم یه نفس راحت کشید انگار بار سنگینی رو از دوشش
برداشتن بقیه ناهارشو خورد!
من
دهه هشتادی ها
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.